روایت قد حلی ابوبکر الصدیق سیفهمرحوم اربلی در کتاب کشف الغمه خود روایتی از قول امام باقر (علیهالسّلام) با این عبارت «قد حلی ابوبکر الصدیق سیفه» آورده است که در اینجا صحت و سقم آنرا بررسی خواهیم کرد. ۱ - اصل روایتو عن الامام الخامس محمد بن علی بن الحسین الباقر، عن عروة بن عبدالله قال: سالت ابا جعفر محمد بن علی (علیهالسّلام) عن حلیة السیف؟ فقال: لا باس به، قد حلی ابوبکر الصدیق سیفه، قال: قلت: و تقول الصدیق؟ فوثب وثبة، و استقبل القبلة، فقال: نعم الصدیق، فمن لم یقل الصدیق فلا صدق الله له قولاً فی الدنیا و الآخرة. ۲ - یررسی روایتاولاً: این روایت را مرحوم اربلی از کتابهای اهل سنت نقل میکند و این روایت در هیچ یک از کتابهای شیعه یافت نمیشود، بنابراین برای ما ارزشی ندارد. ثانیاً: در خود همین روایت که در کتاب سیر اعلام النبلاء آمده، در سند روایت شخصی به نام محمد بن علی بن حبیش وجود دارد که مجهول است و در هیچ یک از کتابهای رجالی اهل سنت نامی از وی برده نشده است. ثالثاً: بر فرض صحت، این حدیث در زمان دودمان بنیامیه صادر شده است که اگر وضعیت آن زمان به خوبی درک شود، مساله حل خواهد شد. بنیامیه و بعد از آنها بنیالعباس، چنان عرصه را بر شیعیان تنگ کرده بود که حتی دستور داده بودند هر کسی اسمش علی باشد، او را از دم تیغ بگذرانند، چنانچه بسیاری از علمای اهل سنت نقل کردهاند که: کانت بنو امیة اذا سمعوا بمولود اسمه علی قتلوه. بنیامیه، اگر میشنیدند که فرزندی اسمش علی است، او را میکشتند. در چنین وضعیتی کاملاً منقطی است که چنین روایاتی از باب تقیه و برای حفظ جان شیعیان صادر شده باشد، به خصوص که راوی آن عروة بن عبدالله از مخالفین سر سخت اهل بیت و از طرفداران بنیامیه بوده است. ۳ - پانویس۴ - منبعموسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا روایت:«قد حلی ابوبکر الصدیق سیفه» از قول امام باقر (علیهالسّلام) صحت دارد؟». |